مسافر قطار کوچولو (25) (نمایشنامه ی کوتاه و کاربردی برای بچه ها)
(به نام خدا) شخصیت ها:۱-مادربزرگ،۲-زهرا خانوم۳-علی آقا 🙂یک روز زهرا خانم و علی آقا رفته بودن خونه ی مادربزرگشون مهمونی با خودشون (هم زهرا خانوم و هم علی آقا ) یه سری اسباب بازی آورده بودن که تو خونه ی مادربزرگشون بازی کنن و حوصله شون سر نره. 🙂 زهرا خانم یه ذره با اسباب بازی های خودش بازی کرد بعد دید ماشین های علی آقا هم بد نیست باهاش بازی کنه ها ! بعد رفت و یکی از ماشین های علی آقا رو برداشت وشروع کرد باهاش بازی کردن. 😉علی آقا یهویی هواسش جمع شد و دید که زهرا خانوم داره با ماشین علی آقا بازی می کنه ، رفت و به زهرا خانوم گفت :(برای چی بدون اجازه دست زدی به ماشین من ؟ چرا اسباب بازی من رو برداشتی ؟ این مال منه ! . با م...